۱۳۸۵ اسفند ۲, چهارشنبه

ازبس که به همه چپ چپ نگاه کرد, چشمانش چپ شد.
از بس که روشنفکر بود از خاموشی برق هراسی نداشت.
وقتی اشکم می خواهد به گردش برود سوار نگاهم می شود.
آنقدر خسیس بود که حتی وقتی مرد عمرش را به شما نداد.
وقتی واژه ای خارجی بیان می کنم, تمام واژه ها دور آن جمع می شوند.
امید و آرزو تنها دوستان واقعی مان هستند که تا آخرین لحظات زنگی, ما را ترک نمی کنند.
همیشه می گفت: آدم عاشق باید حرف دل را گوش کند, نه عقل را ولی حرف ازدواج که پیش آمد گفت: همیشه از روی عقل کار کن, نه دلت.

کاریکلماتورها از شیندخت

هیچ نظری موجود نیست: